حیف که بارانم...
می شناسیَم ؟
بارانم!....باران
آشناتر از همه آشنایی ها!...بارانم
همانکه زمزمه صدایش تنها موسیقی آرام بخش تو بود!...باران
همانکه دست در دست باد تازگی را به صورتت مینواخت!...باران
همانکه جای میشد در کویر تنهاییت!
بی وفای فراموشکار من!
به من تو چه بودی؟
جز تکرار لحظه های خشک و بی حاصلی...
نظرات شما عزیزان:
.gif)
زیبا بود گلم
.gif)

وقتی گیسوانت پریشانت را
نرم و آهسته نوازش میکنم
وقتی قلب خیسم را
پشت این جنگل مشکی باران خورده
پنهان میکنم
باران را دوست دارم
وقتی به بهانه قطره هایش
گونه هایت را نوازش میکنم
وتو
قطره هایی که روی گونه هایم
سرسره بازی میکنند را
باران میپنداری...
.gif)

.gif)